اثر مرکب نردبان خودسازی و موفقیت در کسب و کار – بخش 1
اثر مرکب کتابی از دارن هاردی نویسنده آمریکایی،سخنران، مشاور، و ناشر سابق مجله موفقیت است. هاردی این کتاب ارزشمند را در سال 2010 به رشته تحریر آورده و یکی از پرفروش ترین کتابهای حوزه موفقیت به حساب می آید.
هاردی خود انسانی موفق است. وی اولین موفقیت در کسب و کار و تجارت را در سن هجده سالگی تجربه کرده و موفقیت خود را حاصل اثر مرکب میداند و در این کتاب به تفصیل به شرح آن میپردازد.
ما قصد داریم در این مقاله بطور خلاصه به اثر مرکب بپردازیم، به ساختار و نحوه کارکرد آن اشاره کنیم و مهمتر از همه نظرتان را به نکاتی از نحوه اجرایی کردن آن در زندگی و تجلی تاثیرش در موفقیت ماندگار معطوف سازیم.
اثر مرکب چیست؟
همانگونه که خود هاردی نیز میگوید، موفقیت یک شبه به دست نمیآید و بقول جیم ران؛ شما باید به مردی که میخواهد عتیقه دست خود را به شما بفروشد مشکوک باشید چون اون نمیتواند عتیقه بسازد… تنها با انجام تمرین ها و به کار بستن اجزای تاثیر گذار در کارهای روزمره خود می توانیم به موفقیت دست پیدا کنیم. این معجون یا فرمول پنهانی نیست که از آن مطلع نباشیم. بلکه پدیده ایست که هر روز با آن روبرو هستیم. در واقع زندگی های ما حول محور آن شکل می گیرد؛
اثر مرکب همان سیستم عاملی است که زندگی ما را اداره می کند چه در جهت بهتر شدن و چه در جهت بدتر شدن
اثر مرکب در عمل
داستان خرگوش و لاکپشت رو که حتما به یاد دارید. لاکپشت خیلی کند بود. ولی در مسیر رسیدن به خط پایان یک برتری بزرگ داشت.
و آن هم پایداری و ثبات قدم بود. حواس خود را معطوف به چیزی نمی کرد و روی هدف متمرکز بود. آره عزیزان خوب حدس زدید این داستان شاید خیلی احمقانه بنظر برسد. ولی نکته ای را دربردارد، نکته ای ظریف و پراهمیت. و آن هم این است که از قدیم بشر به این باور بود که استقامت و پایداری به همراه عوامل دیگری میتواند بهترین دستآورد ها را رقم بزند. اما بدون پایداری و استقامت، تنها با استفاده از توانایی های ذاتی، امکان دستیابی به لذت های آنی و اهداف زودگذر وجود دارد. ولی در دراز مدت رشد و پیشرفت چشمگیری حاصل نخواهد شد.
امروزه دانشمندان و اساتید علم روانشناسی و موفقیت، به این اصل پرقدرت پی بردند و از آن به عنوان اثر مرکب نام می برند.
اگه بخوام مختصر و مفید اثر مرکب را تعریف کنم باید بگویم؛ انجام مجموعه عادت هایی که از انتخاب های کوچک و هوشمندانه ما در راستای رسیدن به اهداف مان شکل می گیرد. هر روز و مداوم تکرار میشود. تا نهایتا منجر به پاداش و موفقیت های بزرگ شود. البته عکس آن نیز صادق است. یعنی عادت های بد ما که در طول روز از عمر خود تکرار میکنیم زندگی ما را تبدیل به جهنم خواهد کرد.
اثر مرکب و داستان سه دوست
به عنوان مثال سه دوست صمیمی را که زندگیشان یک شرایط یکسان دارد را در نظر بگیرید. هر سه ازدواج کردهاند، از سلامت و وزن طبیعی برخوردارند و تنها کمی از شرایط چاقی بعد ازدواج نگران هستند و هر سه درآمدی یکسانی هم دارند.
دوست اول “لری”
لری همان شیوه همیشگی خود را پس از ازدواج ادامه میدهد. و تغییر در شیوه زندگی خود ایجاد نمیکند.
دوست دوم “اسکات”
اسکات بعضی تغییرات مثبت کوچک و به ظاهر ناچیز را شروع میکند. او هرشب ده صفحه کتاب میخواند. هر روز 30 دقیقه صوت آموزشی گوش میدهد. و قصد دارد مقداری از مصرف کالری روزانه اش کم کند. او آب را جایگزین نوشابه کرده ، فست فود نمیخورد و روزی حدود یک کیلومتر پیاده روی میکند.
دوست سوم “براد”
براد یک تلویزیون 52 اینچ خریده است. او بیشتر وقت خود را پای تلویزیون با دیدن برنامه آشپزی مورد علاقه اش میگذراند. لازانیا و غذاهای چرب و خوشمزه را روی میز نوشیدنی الکلی جدید خود تست میکند.
حالا بیایید وضعیت آنها را برسی کنیم
روز پنجم هیچ تفاوت محسوسی میان آنها وجود ندارد. در ماه دهم هنوز هم نمیتوان تغییری مشاهده کرد. وقتی به ماه هجدهم می رسند تفاوت جزیی را شاهد هستیم. حدود ماه بیست و پنجم تازه تفاوت ها خود را نشان میدهند. و در ماه سی و هفتم تفاوت ها فاحش و تکان دهنده است.
اسکات آراسته و خوش اندام شده است. براد پانزده کیلو به وزنش اضافه کرده و در لری تغییر محسوسی مشاهده نمیشود. با اینکه وزن اسکات حالا حدود سی کیلو از براد کم تر و خوش اندام تر است. ولی تفاوتها به مراتب مهم تر از وزنشان است. اسکات هزار ساعت از وقت خود را صرف خواندن کتاب و شنیدن فایل های آموزشی کرده و با بکار بستن دانش و مهارتی که آموخته، توانسته است در کارش ترفیع بگیرد. و حقوقش هم بیشتر شده است. و مهمتر از همه رابطه او با همسرش نیز بهتر شده است. اما رابطه زناشویی براد دسته کمی از وضعیت کار وی ندارد و به همان اندازه نابسامان است. لری هم تقریبا همان شرایط دو سال قبل را دارد.
از این داستان به قدرت شگفت انگیز اثر مرکب پی می بریم. آنهایی که اثر مرکب را به نفع خود بکار میبرند در مقایسه با کسانی که اجازه میدهند اثر مرکب علیه شان باشد به تفاوت های باورنکردنی می رسند.
و این شبیه به جادو یا جهشی کوانتومی است. حالا فکر کنید اگه سی سال این جریان ادامه یابد و از این قانون بهره ببریم چه دستآورد های شگرفی حاصل خواهد شد.
انتخاب ها در اثر مرکب
زندگی ما محصول انتخاب های لحظه لحظه ماست. بجز انتخاب اینکه کجا بدنیا بیاییم و یا اینکه نقشی در گزینش والدین خود داشته باشیم باید بگویم که تمام زندگی ما تا پایانش حاصل مجموعه انتخاب هایی است که در گذشته انجام می دهیم. و هر چه بدست می آوریم و هر رویدادی نتیجه انتخابی است به همین دلیل انتخاب ها نقش بسزایی در کیفیت زندگی ما دارند.
ابتدا ما انتخاب ها را می سازیم و سپس این انتخابها هستند که ما را می سازند. نکته مورد تامل این است که بیش از نود درصد انتخابهای ما بصورت ناخودآگاه انجام میشود. در نتیجه باید آگاه باشیم که چه چیزهایی را خود برگزیده ایم. و چه چیزهایی را خانواده، جامعه و شرایط رقم زده است این انتخاب ها حتی ممکن است نتیجه باورهای غلط ما باشد.
دیگر اینکه کدام یک از انتخاب های پیشین ما باعث شکوفایی و توسعه زندگی ما شده و کدام شان ما را به ورطه شکست و ناکامی کشیده است. سپس با استفاده از استراتژی های آگاهی دهنده و تقویت آنها با اثر مرکب می توانیم از ورود به حیطه کارها و تصمیمات غلط خودداری کنیم . با انتخاب های کوچک درست خود با مکانیزم اثر مرکب از موفقیت و رشد خود حمایت کنیم.
تا به حال توسط فیلی گاز گرفته شده اید؟ پشه چطور؟
شاید کمی عجیب به نظر برسد ولی یه وافعیت انکار ناپذیر است. اینکه ما همواره به دنبال کارهای بزرگ هستیم بد یا خوبش فرقی نمی کند. در اکثر فرهنگ ها گناهان کوچک چندان نکوهیده و پست قلمداد نمیشوند.
نگاهی به آمار جرم و جنایت نشان میدهد که تا چه حد رشد گناهان و خلاف های جدی گرفته نشده وقتی در چرخه اثر مرکب می افتند مخرب اند. دقیقا عکس آن هم صادق است اغلب ما می خواهیم به جای انجام کارهای خوب روزی فرارسد که به کارهای بزرگی دست بزنیم، البته اگر آن روز را به خواب ببینیم.
و این موضوع در مورد انتخاب هایمان نیز صادق است. نیاز نیست به دنبال انتخاب های اساسی غلط یا درستی باشیم که سرنوشتمان را تغییر میدهد. بلکه این انتخاب های کوچک هستندکه سرنوشت سازند.
مسئولیت صددرصد
دارن در کتابش داستانی از دوران جوانی اش روایت میکند. او می گوید وقتی نوجوانی هجده ساله ای بوده در یکی از سمینار های انگیزیشی که حضور داشته استاد از حضار می پرسد که “در یک رابطهی عاشقانه، شما چند درصد مسئول هستند؟” و در حالیکه خود با غرور و ذکاوت وصف ناپذیری به سهم پنجاه-پنجاه فکر می کرد. آن هم در خیل کسانی که به نسبت “پنجاه یک به چهل نه” یا حتی ” بیست-هشتاد” اشاره داشتند.
ناگهان سخنران به سمت تابلو رفته و نسبت ” صد-صفر” را می نویسد. استاد می گوید شما باید صددرصد مسئولیت رابطه تان را بپذیرید و در ازای آن هیچ چشم داشتی نداشته باشید. او می گوید تنها زمانی رابطه تان موثر و عاشقانه خواهد بود که شما تمام مسئولیت آن را بپذیرید و در غیر این صورت رابطه ای آسیب پذیر … و این یعنی ما مسئولیت تمام انتخاب ها و رفتارهای خود را می پذیریم. اینگونه کنترل صدرصدی
شانس
آیا شما آدم خوش شانسی هستید؟
آیا تا حالا شده که شانس در خانه تان را بزند؟
آیا تا به حال پیش آمده که یکی از نزدیکانتان برنده لاتاری شود؟
یا از اون هم عجیب تر شده که کسی از آشنایان در قرعه کشی سایپا یا ایران خودرو برنده شود؟
بله شاید تایید این موارد گواهی بر وجود شانس باشند ولی دارن هاردی تعریف دیگری از شانس دارد. و فرمول شانس را اینگونه بیان می کند؛
شانس = آمادگی + نگرش +فرصت + اقدام
آمادگی به معنای بهبود و آماده سازی مداوم است یعنی با بهبود دانش، مهارت و روابط و منابع، خود را آماده لحظه ای کنیم که شانس در خانه مان را می زند.
نگرش همان چیزی است که اغلب آدم های خوش شانس به آن باور دارند. قطعا شما نمی توانید چیزی را که دنبالش نیستید ببینید.
فرصت صرفا به معنای شانس های برنامه ریزی شده و که خودمان بوجود آوردهایم نیست بلکه منظور شانس هایی است که خارج از کنترل و حتی انتظار ما اتفاق می افتد.
آمادگی که باید وارد عمل شویم و هر از هر فرصتی کمال استفاده را ببریم. خواه این فرصت از طرف خداوند باشد یا جهان یا کائنات یا حتی کار پریان…فرقی ندارد.
بیشتر از یک نفر باشید
اگر به دنبال موفقیت همراه با رضایت و خوشنودی هستید. و قصد دارید انسانی موثر باشید تا دنیا جای بهتری برای همه انسان ها باشد. این است شعار انسان های بیشتر از یک نفر؛
امروز کارهایی را انجام می دهم که دیگران حاضر نیستند انجام دهند، تا فردا کارهایی را انجام دهم که دیگران قادر نیستند انجام دهند.
چند نکته مهم..
- لازمه برای بهبود مستمر و ارزیابی و کنترل همه امور زندگی رو ثبت کنیم. این موارد شامل امور کاری و مالی و حتی کالری …هم میشود.
- صبور باشید و آرام به پیش رویم و بزاریم اثر مرکب کار خود را انجام دهد.
- به یاد داشته باشیم که معمولا تفاوت بین نفر اول و دوم اندک است و جایزه ای که به آنها تعلق می گیرد تفاوت فاحشی دارد. متاسفانه فرهنگ ما ازستاره ها تجلیل میکند. پاداش ده برابری شماره یک به شماره ده و صد برابری آن با شماره صد امری معمول است.
مقاله ای که مطالعه نمودید بخش اول فرازی از اثر مرکب نوشته دارن هاردی بود، و این قصه ادامه دارد…
دیدگاهتان را بنویسید