چگونه تبدیل به یک نویسنده چیره دست شویم؟
نوشتن غذای روح است
در این نوشتار به اینکه چگونه تبدیل به یک نویسنده چیره دست شویم اشاره می کنم، نکاتی که موجب خلق و شکوفایی آثار جاودانه تاریخ شده اند. قصد دارم برای خود و شما چند نکته ارزنده نویسندگی را بازگو کنم. تا هم خود تکلیف نوشتن را به جا آورده باشم. هم شاید این نوشته برای شما دوست عزیز سودمند واقع شود.
نوشتن غذای روح است. کسانی که طعم نوشتن را چشیده باشند. و لذت آن را به کام جانشان سپرده باشند. بدون شک فریفته اش شده و از تجلی بارقه های خلاقیت، نظم و جادویی که در قدرت کلمات است کاسه جانشان لبریز گشته است.
اینان کسانی هستند که هرگاه در پی نیازی و یا به قصدی شروع به نگارش کرده و خود را تهی از مخزن کلماتی می بییند، نومید شده و احساس درماندگی و استیصال می کنند. همچون شخصی مهجور که در وادی افیون گرفتار است و دستش به متاعش نمی رسد.
نویسنده و دو یار قدیمی
اولین نکته در مورد نوشتن قلم و کاغذ است. قلم و کاغذ دو همراه جدانشدنی از هم و بهترین ابزار برای ذهن پویای دلبستگان به نویسندگی است و از دیرباز یار و همدم اهل قلم بوده اند.
هنوز هم با وجود رشد فراگیر تکنولوژی و فناوری برخی نتوانسته اند از این ارتباط ریشه ای که قدمتی باستانی دارد دل بکنند و جریان سیال افکارشان از قلم به کاغذ جاری میشود. و برخی نیز توانسته اند این ارتباط را با ضرب آهنگ دلنشینی که افکار را از تلاقی نوک انگشتان به صفحه کلید جاری میکند تجلی بخشند.
به نظر من از هر کدامشان که نتیجه مطلوب بدست آید مقبول است و هدف نوشتن است و مابقی وسیله اند. وسایل خود را با دقت انتخاب کنید البته نه آنقدر با دقت که زمانی که برای فراهم آوردن آن صرف می کنید از زمان نوشتنتان بیشتر شود.
نویسنده و نخستین اندیشه ها
نکته مهم در تمرین نوشتن، نگارش با زمان تعیین شده است. شاید زمانیکه برای خود تعیین کرده اید ده یا بیست دقیقه یا بیشتر باشد. این به خودتان بستگی دارد مسئله این است که زمانی که برای خود تعیین کرده اید نباید دستانتان از حرکت بایستد باید خود را نسبت به آن زمان متعهد سازید و نکات زیر را رعایت کنید.
-
بگذارید دستتان در حرکت باشد و مکث نکنید تا هر آنچه را که نوشته اید بخوانید که از این کار جز قضاوت و توقف چیزی بدست نمی آورید.
خط نزنید چون حتی خط زدن نیز ویرایش محسوب میشود اگر با چیزی مشکل دارید فعلا آن را به حال خود وانهید.
-
رها باشید و نخواهید نوشته خود را کنترل کنید.
-
فکر نکنید و منطقی نباشید
-
روی نقاط ضعف خود انگشت بگذارید و در اعماق آنها فرو روید. معمولا نقاطی که ما را هراسان می کنند همان مواردی هستند که نیروی زیادی در خود نهفته دارند.
-
پیروی از این قواعد مهم است زیرا رسیدن به نخستین اندیشه ها و جایگاهی را پشتیبانی می کند که قدرت اندیشه تان هنوز توسط نزاکت اجتماعی و سانسور کننده درون مسدود نشده است. جایگاهی که ذهنتان هر آنچه را که می بیند و احساس میکند می نویسد نه آنچه را که می پندارد که درست است.
نخستین اندیشه ها نیروی عظیمی دارند ولی سانسور کننده درون معمولا مانع بروز آنها میشود و باعث میشود که درحیطه اندیشه های دوم و سوم بسر بریم. با قضاوت و استدلال عقلانی با قضاوت هایی که ریشه اجتماعی دارند اندیشه های نخستمان را فیلتر کرده و محتاطانه خط بطلان به اندیشه های ناب نخست ما میکشند.
نویسنده و چرا و چگونه تمرین می کند
نوشتن مانند دویدن می ماند . خوب دویدن مستلزم تمرین کردن است. هرچه بیشتر بدوید دونده بهتری خواهید شد. برای دویدن منتظر این نمی مانیم تا اشتیاق آن پدید آید بلکه فقط می دویم. برای نوشتن نیز تنها باید نوشت، پس تا می توانید بنویسید برای نوشتن از هر فرصتی بهره بگیرید و هر لحظه را برای تمرین غنیمت شمارید.
زمانیکه به نوشتن میپردازید و دراعماق آن غوطه ور شوید حیرت میکنید که چه چیزی باعث شد اینقدر دیر پشت میزتان مشغول نوشتن شوید. با تمرین کارتان بهتر میشود و دسترسی به ژرفای وجودتان میسر میگردد.
برای خود برنامه تمرین نوشتن داشته باشید هر روز زمانی را برایش مقرر کنید. ایده آل این است که هر روز بنویسید تا در نوشتن حّی و حاضر شوید. در بند تمیز نوشتن و نقطه گذاری و خوش خط نوشتن نباشید نیازی نیست که از سر خط بنویسید.
معمولا برایمان امری عادی است که تیم فوتبالی برای مسابقه نیاز به تمرین های سخت و منظم روزانه دارد ولی برای اموری ذهنی، حسی و… که مستلزم کوشش بیشتر و داشتن مهارت های گسترده است هنوز به این باور نرسیده ایم.
غربال گری
مدت زمانی طول میکشد تا آگاهی مان تجربه مان را غربال کند. وقتی که تجربه هنوز در حال شکل گیری است. نمی توان در موردش نوشت. هنوز چشم اندازی نداریم و فقط میتوانیم که به شکلی سطحی دیدگاهمان را بروز دهیم. مانند این می ماند که در محله جدیدمان که سکنا گزیده ایم میتوانیم خود را به داروخانه برسانیم. ولی هنوز محله مان را نمی شناسیم. هنوز سه زمستان در آن به سر نبرده ایم.
حس های ما به تنهایی خامند و تجربه را میطلبند. با تجربه کردن لحظات مان و پس از مدتی که با تمام جسم و آگاهی مان غربال شوند اغنا گردیده و قابل ستایش میشوند. به این فرایند غربال گری می گویند. وقتی که جسم و مغز نویسنده سرشار میشود از خاک حاصلخیزی که شعر ها و داستان های ناب به خودی خود جاری میگردد. برای رسیدن به مرحله غربالگری باید همراه با تجربه، به تمرین کردن بی وقفه ادامه دهید.
در ابتدا نوشتن سیری نمادین دارد که از تفکرات سطحی نشأت میگیرد. ولی به مرور زمان معجزه اتفاق می افتد. و به اعماق بکر وجودتان دست می یابید و از آن برای نوشتن بهره می برید.
چگونه موضوع را انتخاب کنیم
چالش دیگری که راه یک نویسنده را ناهموار میکند انتخاب موضوع است. گاهی چند دقیقه ابتدای نوشتن به صفحه سفید خیره میمانید. موضوعی برای تمرین نوشتن به ذهنتان تداعی نمیشود. با خود میگویید نمی دانم به چه فکر کنم و از چه بنویسم. بنظر شما چه باید کرد؟ و چطور یک نویسنده چیره دست از این ورطه رهایی مییابد؛
تهیه چک لیست
برای حل این مشکل بهتر است که صفحه ای از دفتر خود را یا بخشی از تودو لیست گوشی هوشمند خود را به موضوعات مختلفی که در جریان روزمرگی تان و رویدادهای مختلفی ساده ای که مشاهده می کنید اختصاص دهید.
کمال گرایی ممنوع
نیازی نیست که وسواس به خرج دهید و کمالگرایی کنید. ساده ترین موضوعات می توانند خلاقیت و قدرت نویسندگی شما را بهبود بخشند. مثلا شرح حال ساکنین آپارتمانی که در آن سکونت دارید. و یا شرح کارهایی که در محل کارتان در جریان است. برای شروع میتوانید ازموضوعات زیر را در نظر بگیرید؛
درباره نوری که از پنجره اتاقتان به درون می تابد بنویسید. نگران نباشید که شب است و پرده ها کشیده شده اند. و یا اصلا اتاق تان پنجره ای ندارد کافی است که تصور کنید. تصورتان را در قالب کلمات جاری کنید.
با عبارت به خاطر میآورم شروع کنید. آنگه خاطرات کوچک خود را به یاد آورید و بنویسید. به آنه بال و پر دهید و مفصل شرح دهید تا مهارت شرح وتوصیف تان تقویت شود.
موضوعات منفی و مثبتی را که در موردشان احساس شدید دارید در نظر بگیرید. به گونه ای در موردش بنویسید که گویی دوستش دارید. سپس آنچنان بنویسید که انگار از آن متنفرید. و در آخر با رویکردی بی طرفانه در باره اش بنویسید.
رنگی را درنظر بگیرید. مثلا رنگ قرمز و سپس برای پانزده دقیقه به پیاده روی بروید و به هرچه آنچه قرمز رنگ است توجه کنید و سپس بروید و پانزده دقیقه در موردش بنویسید.
در مکان های مختلف بنویسید. اماکنی عمومی چون بازار ها، مترو ، اتوبوس، و…جاهایی که سرشار اند از جذابیت و ایده و قوه خلاقتان را تقویت می کنند.
درباره امور روزانه خود بنویسید. از صبحگاهان که دیده به جهان باز میکنید تا شامگاه که سر به بالین می نهید.آنقدر بنویسید و قلم فرسایی کنید تا قلم تان با دستانتان یکی شو. تا سرعت انگشتانتان روی صفحه کلید به سرعت گذر افکاری اکه هر لحظه از ذهنتان میگذرد نزدیگ شود. بنویسید از؛
-
نخستین خاطرات
-
افرادی که دوست دارید
-
درباره خیابانهای شهرتان
-
پدر بزرگها و مادربزرگها
-
بزرگترین ترستان
-
کتابهایی که زندگیتان را تغییر دادند
بدون هیچ قضاوتی بنویسید. هنگام تمرین به کیفیت توجه نکنید. بلکه بگذارید تا افکارتان از درونتان همچون چشمه ای زلال بجوشند و سرازیر شوند.در کارشان دخالت نکنید. آنها را استدلال نکنید. حواستان باشد که باید مغز منطقی تان را خاموش کنید.
نیم کره چپ مغز را تعطیل کنید. کرکره اش را پایین بکشید. و در عوض دکمه روشن شدن نیمکره راست مغز را که مسئول خلاقیت و آفرینش است بزنید. تا مکانیزم خلق دنیای رنگین تصورات تان روشن شود.
در مورد ویرایش هم توصیه من این است که از تکنیکی بهره بجویید. که خانم ناتالی گلدبرگ نویسنده کتاب پرفروش Writing Down the Bones از آن به عنوان تکنیتک سامورایی یاد میکند. مثل شمشیر سامورائی هر چیزی که اضافه است حذف کنید. و مثل دشمنی فرضی از میان به دو نیم کنید.
خاتمه
در پایان میخواهم به نکته ای مهم اشاره کنم. اینکه شما آنچه که مینویسید نیستید. ممکن است پس از خلق اثری و یا نوشتن شعری از شما خواسته شود. که آن را بارها برای دیگران بخوانید. ممکن است شما را با آن اثر قضاوت کنند. مخصوصا به زبان اول شخص داستان را روایت میکنید. این مهم است که این را به خاطر بسپارید که آن شما نیستید. و بعد از آفرینش هر اثر، آن را رها کنید، هرچه قدر هم که باعث توفیق شما شده باشد. برایتان تمام شده اطلاق میشود. و هیچ کمکی در خلق اثر بعدی به شما نمی کند. بعدی دفتری دیگر است و باید نویسندگی را از نو شروع کنید. در مقام نوآموزی که دارد اولین اثرش را می آفریند.
و در پایان تنها توصیه ای که میتوانم بکنم که در یک نویسنده خوب بودن شما را یاری خواهد کرد اینست که ؛
“تا میتوانی بنویس”
7
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
به نکات جالبی اشاره کردید ، اگه
ممکنه از نوشتن بیشتر بنویسید.
درود بر شما دوست عزیز، خوشحالیم که مورد توجه شما قرار گرفت، حتما مقالاتی در باب مهارت نویسندگی متشر خواهیم کرد.